روزنگاریهای بانو

سلام و صبح بخیر خدایا شکررررررررررررررررررررررررت  امروز هم واسه ی خودش روزیه، هر چند همراه با تب و لرز و ضعف سرماخوردگی!  دیروز با همه ی این احوالات با خواهرم و دوتا از دوستامون  زدیم به جاده و رفتیم مرز ایران و آذربایجان ، کلیسای سنت استپانوس  هم رفتیم ، از زیر گارد ریل هم رد شدیم و رفتیم کنار رود ارس ، آبش خیلی خنک بود و چسبید ، از بازار روسها هم دیدن کردیم و کمی خرت و پرت خریدیم ولی  به خاطر سرماخوردگی م و سرمای هوا کمی تب و لرز داشتم ، دیشب هم حالم اصلا خوب نبود ، دیروز حدود 8 صبح از خونه زدیم بیرون و 7 عصر برگشتیم ، فکر کنم به خاطر فلفل مرغ سوخاری  دیروز ناهار گلو دردم هم تشدید شده اگه تا دو روز دیگه بهتر نشدم میرم دکتر، فعلا با خود درمانی و استراحت سعی میکنم بهتر شم ، زندگی خوب یا بد میگذره پس سعی کنیم با خوشی و آرامش سپری ش کنیم . و آغوشتاندك جايي براي زيستناندك جايي براي مردن شاملو روزنگاریهای بانو...

سلام و شب بخیر  خدایا شکررررررررررررررررررررررررت  امروز هم واسه خودش روزی بود از صبح دانشگاه و درس و شبی همراه با صدای دوستان ، حدود یکساعتی با لیلا حرف زدم  درباره ی پایان نامه ش ، بیست دقیقه ای با الهام در مورد مقاله ش ، دیگه خودم قیافه م شبیه مقاله و کتاب شده ولی مقالات خودم ، حسابی مونده، فدای سرم ، باید کلاسهای این ترم تمام بشه بعد برم سراغش ، فعلا مغزم هنگه !  در طی این هفته رستاخیز کلمات دکتر شفیعی رو شروع کردم ، کتاب تاریخ زبان فارسی دکتر خانلری ، دستور تاریخی دکتر باقری هم تموم شد ، تکلیف هفته ی آینده ی مدیرگروه  هم در حوزه ی حافظ  بر دوش ما افتاده  و........ حس میکنم دارم رو دور کند حرکت میکنم ولی مهم اینه که دارم حرکت میکنم و بقیه ش خوبه و دست خداست .....  عزیزم 18 آبان سالروز تولدت مبارک ، با تو عشق در زندگی ام ظهور کرد و در زیباترین خاطرات به ثبت رسید ، همیشه عزیزمی ، آرزو دارم روحت غرق آرامش باشد عزیزم....... عمر چه زود میگذره ، انگار همین دیروز 18 آبان سال89 بود آخرین جشن تولدت در بیمارستان الزهرای اصفهان  و من چقدر دورم از خاک خوزستان که جسم تو را در آغوش گرفته و امرو روزنگاریهای بانو...

سلام و شب بخیر  خدایا شکررررررررررررررررررررررررت  بعضی وقتها لطف خدا در زندگیمون خیلی محسوسه و امروز برای من از همون روزها بود، روزهای نسبتا خوبی رو سپری میکنم و بیش از پنجاه درصد از عملکردم  راضی م ، خب در طی این روزها کتاب جمال شناسی سیمین دانشور تموم شد و انشالله شنبه  تاریخ زبان فارسی دکتر باقری هم تموم میشه ، درسها خیلی زیادند و واقعا به مقالاتم نمیرسم  انشالله بعد از پایان کلاسها به آنها رسیدگی خواهم کرد ،  احتمالا تا اول دی کلاس ها  تموم میشه و تا عید سه ماه تمام برای مقالات باقی مانده وقت خواهم داشت.........، هوای اینجا سرد و برفیه و فردا کتابخ روزنگاریهای بانو...

  مرا رفیقی باید که بار برگیرد نه صاحبی که من از وی کنم تحمل بار اگر به شرط وفا دوستی به جای آود وگرنه دوست مدارش تو نیز و دست بدار کسی از غم و تیمار من نیندیشد چرا من از غم و تیمار وی شوم بیمار؟ چو دوست جور کند بر من و جفا گوید میان دوست چه فرقست و دشمن خونخوار؟ اگر زمین تو بوسد که خاک پای توام مباش غره که بازیت می‌دهد عیار گرت سلام کند، دانه می‌نهد صیاد ورت نماز برد، کیسه می‌برد طرار به اعتماد وفا، نقد عمر صرف مکن که عن قریب تو بی‌زر شوی و او بیزار به راحت نفسی، رنج پایدار مجوی شب شراب نیرزد به بامداد خمار به اول همه کاری تأ روزنگاریهای بانو...

دیشب معده درد و سردردم به اوج رسیده بود امروز فقط از روی غیرت نداشته م رفتم کتابخونه ولی خوب بود خوب خدا روشکر،  فردا و پس فردا دانشگاه و کلاس و درس ....... عجبا حتی رشته ای بری که عاشقش باشی همیشه یکسری استادان بزرگواری حضور دارند که حالت را بد کنند و فردا دیدن چهره ی مدیرگروه عزیز برایم مثل دیدن پرکردن دندانم در دندانپزشکی است و چه لحظه ی مزخرفی ست ، به هر صورت بیدی نیستم که باین بادها بلرزم این ترم هم میگذرد و انشالله ترم دیگر  خودم هستم و خدام و اهدافم ............ امروز خوب بودم صور خیال در نظریه ی جرجانی رو به نیمه رساندم ، چند بخش از تاریخ ایران باستان خون روزنگاریهای بانو...

سلام و شب بخیر  خدایا شکررررررررررررررررررررررررت  امروز  تا حدود زیادی از خودم راضی بودم البته دیروز هم خیلی خوب بودم ولی انقدر خسته بودم که حال وبلاگ اومدن نداشتم خوشم میاد حسابی تو حال تحصیلم و فکر میکنم یکماه دیگه کنکور دارم ، عجب بساطی! حس میکنم سرما حسابی تو جونم نشسته و امشب هم باید قرص بخورم تا حالم بد نشه ، هوای اینجا خیلی سرد شده ولی کتابخونه گرم گرم  و محیط  خوبی برای درس خوندن بود امروز کمی قرآنم و خوندم ، کمی نشستم پای ترجمه ی رمان جین ایر، از کتاب جمال شناسی سیمین دانشور حدود 100 صفحه ای خوندم و نت برداری کردم ، حدود 2 فصل از دستور تاریخی د روزنگاریهای بانو...